سلام . راستی زیاد تو فکر این نبودم که مطلبی بنویسم ولی همینطوری که توی وبلاگ یک دوستی قدیمی می چرخیدم و دیدم برای سال 91 ملب گذاشته گفتم من هم یک مطلب کوچولو با زبان الکنمون بنویسیم بد نیست
سال 91 سال نسبتا خوبی برای من بود شاید یکسری اتفاقاتی اوایلش برام من اطرافیانم افتاد که زیاد خوشایند نبود ولی باز به جاش اتفاقاتی افتاد و کسایی آمدند تو زندگیم که واقعا دست خدا رو روی سرم حس کردم و فهمیدم و ایمان آوردم که دوستم داره و همیشه و همه جا هوامو داره
و شاید یکی از تلخ ترین و غمناک ترین اتفاقات برای من و خانواده من فوت پدر بزرگ عزیزم بود که واقعا بهترین بود نه تنها برای م بلکه برای همه و خیلی زود ما رو تنها گذاشت و نموند که مراسم ازدواج نوه اش رو ببینه من که نوه بزرگش بودم خیلی دوستش داشتم و هنوز که هنوز بعضی وقت ها جای خالی نبودنش رو تو خانواده حس می کنم که شاید ستون نبود ولی سایه سر بود .
خیلی اتفاقات ریز و درست دیگه تو این سال برای من و کسایی که کنارم بودند افتاد که زیاد گفتن نداره مثلا درس و دانشگاه که مثل همیشه سخت بود ولی امیدوارم که بهتر از این بشه با آینده ای روشن و ....
ولی سال 91 هم با همه خوبی هاش و شاید هم بدی هاش کمتر از چند روز و شاید چند ساعت دیگه تمام میشه و پبوند میخوره به تاریخ بی بارگشت زندگی انسانها و ما باید این رو یادمون باشه که بهترین ها زمانی از آن ماست که با نگاهی روشن و توکلی پایدار به آینده امیدوار باشیم
سال نو رو هم پیشاپیش به همه شما عزیزان تبریک می گم و امیدوارم سالی سرشار از خوشی و شادی داشته باشید
- ۰ نظر
- ۲۷ اسفند ۹۱ ، ۲۲:۳۹